ريشه گرفته در «روح زمانه»

۵۳۸ بازديد

ريشه گرفته در «روح زمانه»

آرش بصيرت. سردبير سايت تخصصي معماري شهرسازي اتووود.

احتمالا تا اواسط قرن نوزدهم تكليف مشخص شده بود «يك بخش جهان به سمت قدرت صنعتي تاخت و بخش ديگر واپس ماند... انگليسي ها و بعضي نواحي ديگر اروپا به وضوح كالاهاي خود را زير قيمت ساير رقيبان مي فروختند. كارگاه جهان بودن برازنده آنها بود... به طور تقريبي در ۱۸۴۸ روشن بود كدام كشورها متعلق به كشورهاي پيشرفته، يعني اروپاي غربي (منهاي شبه جزيره ايبري)، آلمان، شمال ايتاليا، بخش هاي مركزي اروپا، اسكانديناوي و ايالات متحده آمريكا هستند... هيچ واقعيتي وضع تاريخ قرن بيستم را راسخ تر از اين تعيين نكرد.» در اين ميان و در گذر از جامعه فئودال و پيشاصنعتي به جامعه سرمايه محور صنعتي، آلمان انتهاي قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم جايگاه ويژه اي داشت.

فقدان تعلق به سنت و مراكز آكادميك كلاسيكي همچون مدرسه هنرهاي زيبا؛ بوزار و حضور سرآمداني دلبسته به صنعت كه اقدام به برگزاري نمايشگاه هاي جهاني در مقياس وسيع كردند و در دانشگاه ها به تدريس پرداختند و با چاپ مجلات معتبر، تفكر صنعتي را در حوزه عمومي بسط دادند همگي موجب شد تفكر صنعتي به سرعت با زندگي روزمره انسان آلماني ممزوج شود، جز اينها حضور استعدادهاي درخشان عالم معماري مانند هنري ون دولده بلژيكي، يوزف الريش اتريشي و فرانك لويد رايت آمريكايي در آلمان نيز همچون تسريع كننده اي عمق حضور صنعت در معماري را براي ذهن آلماني مسجل كرد.تاسيس دويچه ورك باند يا فدراسيون كار آلمان به سال ۱۹۰۷ توسط هرمان موتسيوس در مونيخ به نوعي تلاشي بود براي پاسخ به بسط انگاره ماشين و گرايش هاي ماشينيستي ماحصل صنعتي و به موازات آن شهري شدن در بعد زيبايي شناسانه اش. موتسيوس تمايل داشت پيشه وراني كه پذيرفته بودند به صنعتگر تبديل شوند را با موازين هنر مدرنيستي آشنا كند تا بتوانند ضمن رعايت استانداردهاي توليد انبوه به سلايق جامعه در بعد زيبايي شناسانه اش نيز پاسخ گويند. او تلاش داشت ضمن اعمال بارزه هايي همچون يكسان سازي فرمي و يافتن راه حل اصولي براي مشكلات طراحي، صنعتگر هنرمند را به نوعي واسط بدل كند؛ نضج گرفته ميان سبك شخصي و قالب مناسب دنياي كنوني و همچنين اصول و موازين گذشته: اين رهيافت، عملا از دويچه ورك باند نهادي ساخت محافظه كار كه به گمان بسياري از سرآمدان دلبسته به مدرنيسم نمي توانست به انگاره سرعت و مدرنيزاسيون تدريجا رسوخ كرده در بافت اجتماعي پاسخ دهد. يكي از اين سرآمدان والتر گروپيوس بود كه در ۱۹۱۰ به عضويت ورك باند در آمد و در سال ۱۹۱۴ ساختمان نمايشگاه ورك باند را نيز طراحي كرد، اما او ايده اي يوتوپيايي در ذهن داشت كه دويچه ورك باند نمي توانست محققش كند: «تجديد حيات بصري آلماني ها به واسطه تركيب هنر و صنعت.»

همين ايده و در عين حال استراتژي موجب شد كه او در سال ۱۹۱۹ رياست مدرسه هنرها و پيشه هاي گرند دوكال ساكسون در ايالت وايمار را بپذيرد و با ايده «لزوم وحدت همه هنرها» نام آن را به باوهاوس تغيير دهد. واژه باوهاوس براي والتر گروپيوس به لحاظ مفهومي ريشه در دوران گوتيك دارد و اشاره دارد به فرآيند ساخت كليساهاي جامع در آن دوران؛ جمع آمدن سرآمدان معماري هر منطقه و مشاركت آنها در ساختن كليسا و تبلور اين ايده آل را مي توان در نقاشي ليونل چارلز فاينينگر، نقاش آمريكايي آلماني تحت عنوان كليساي جديد آينده نيز مشاهده كرد؛ نقاشي اي كه به عنصري شاخص از مانيفست مدرسه باوهاوس بدل شد.

والتر گروپيوس مبتني بر همين رانه سعي كرد بهترين هاي جهان هنر و طراحي آن زمان را از جغرافياهاي مختلف و البته اروپايي يا غربي گرد هم آورد تا از يك سو بتواند به رفع همه جانبه شكاف ميان هنر و توليد صنعتي كه محصول انقلاب صنعتي است، بپردازد و از سوي ديگر بتواند با تمسك بر استاندارديزاسيون طراحي، وحدت هنر و فن، تركيب مغز و بازو و تركيب فرد و جامعه، طراحان را با مشتريان فن سالار گره زند و نهايتا هنر را در خدمت بهبود زندگي روزمره مردم قرار دهد كه البته اين رهيافت نيز ريشه در «روح زمانه» فيلسوف آلماني قرن هجدهم و نوزدهم گئورگ ويلهلم فردريش هگل دارد. او بر اين باور است كه در زمان معين، يك ملت بر ديگر ملت ها برتري پيدا مي كند و مشعل دار تمدن و تكامل روح جهاني مي شود... .

به اين ترتيب، با توجه به تاريخ تمدن مشاهده مي شود كه در هر زمان، قومي مظهر حق بوده و... سرانجام زمان حكومت و برتري قوم ژرمن و دولت آلمان فرا رسيده است، بر اين قرار مقدر بود باوهاوس عصاره روح زمانه كه صنعتي شدن نام داشت را در مقياس جهاني گرد آورده و آن را با طعم ناسيوناليسم آلماني دوباره به خورد تمدني دهد كه روي در جهاني شدن كشيده بود و مسخ ايده «تاريخ همچون پيشرفت» باور داشت كه مدرنيته پاسخ تمام پرسش ها را برايش به ارمغان خواهد آورد.به جز سياهه نام آلماني هايي همچون اسكار شلمر، گئورگ موخه، هانس مير، لودويگ ميس ون دروهه و... نگاهي به سياهه ديگر نام هاي غيرآلماني اي كه در باوهاوس حضور يافته، تدريس كرده و منشا اثر بودند، مويد انگاره تمايل مدرسه به تركيب روح جهاني با عناصر زماني است، تئو ون دوئسبورگ هلندي كه از دل جنبش دي استايل بيرون آمده بود و حضورش در مدرسه عبور از انگاره بوزاري تاكيد بر پلان را به كناري راند و فضا را مشغله طراح قرار داد، پل كلي سوييسي كه آثارش تبلور كامل هنر انتزاعي هم در بعد فوتوريستي و هم اكسپرسيونيستي هستند، واسيلي كاندينسي روس كه حضورش در باوهاوس هم مي تواند تاكيدي باشد بر تاثير هنر انقلابي روسيه؛ سوپره ماتيسم بر مدرسه و هم مويد القائات جنبش دي استايل، لازلو موهولي ناگي مجارستاني كه از محصولات سنت كانستراكتيويسم روسي و متاثر از ولاديمير تاتلين است و جايگزين يوهانس ايتنِ سوييسي مي شود، تمامي اينها مهر تاييدي اند بر محتواي بين المللي باوهاوس و تجسد همان ايده جمع آوردن بهترين ها براي ساختن دنياي بهتر زير سايه مدرنيته.با اين حال و با وجود تمام بارزه هاي پيش آمده، كه عملا تصويري از حضور غالب لايه هاي فكري ارايه مي دهد، مدرسه هيچ گاه نتوانست از هجمه راستگراياني كه باوهاوس را متهم به واژگوني مباني ذوق عوام مي كردند و چپگرايان به اصطلاح آوانگاردي كه با تاكيد بر التقاط گرايي، سازش و عدم تمكين به پيشرو بودن، باوهاوس را مرتجع مي خواندند خارج شود و نهايتا نيز قرباني تلاقي سياست با زيبايي شناسي شد.در كنار تمام اين واقعيت ها و بعضا پيروزي ها، باوهاوس لايه هاي پنهان تري نيز دارد كه مي توان جز شكست ها و ناكامي هايش مقررشان داشت، عقل گرايي كاركردگرايانه باوهاوس در تركيب با بن مايه هاي صنعتي اروپا مبنا هيچ گاه نتوانست پايه اي باشد بر آن يوتوپياي جهانشمول مدنظر خالقانش چرا كه از نظر جغرافيايي، عميقا، به گستره جهان صنعتي وابسته ماند و از نظر ايدئولوژيك نيز وامدار مدرنيسمي شد كه به تبعيت از سنت روشنگري انسان ايده آلش را همان مرد سفيدپوست طبقه متوسط تعريف كرد، وجوهي كه همچنان نيازمند واكاوي عميق تري هستند و مستلزم نقد بي پرواي مفهوم يوتوپيايند.

منابع

كرتيس. ويليام جي ار، ۱۳۸۲، معماري مدرن از ۱۹۰۰، گودرزي. مصطفي، تهران، انتشارات سمت

لينتن. نوربرت، ۱۳۸۲، هنر مدرن، رامين. علي، تهران، نشر ني

هابسبام. اريك، ۱۳۷۴، عصر انقلاب - اروپا۱۸۴۸-۱۷۸۹، مهديان. علي‌اكبر، تهران

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.